زني كه 50 سال زباله از منزلش بيرون نگذاشته است!

"مه لقا ملاح" بنيانگذار جمعيت زنان مبارزه با آلودگي محيط زيست، در سال 1296 در حوالي شاهرود چشم به جهان گشود و از سال
1298 ساكن تهران شد. وي مدرك ليسانس ادبيات،فوق ليسانس كتابداري و فوق ليسانس جامعه شناسي را از دانشگاه تهران اخذ كرد و دكتراي جامعه شناسي را از فرانسه. اما جالب توجه اين است كه وي بيش از هرچيز به موضوعي علاقمند شد كه درباره آن هيچ تحصيلات آكادميكي نداشت.يعني موضوع محيط زيست. علاقه وي به اين مقوله و اقدامات چشمگير و قابل توجه او در كشور سبب شد تا مردم به او لقب مادر محيط زيست دهند.
ما به منزل مادر 91 ساله محيط زيست ايران، در منطقه يك رفتيم تا از نحوه زندگي و عقايدش بيشتر بدانيم. او صميمانه پذيرايمان شد و با حوصله و اينچنين سوالاتمان را پاسخ داد.
- خانم دكتر،هر كسي كه درباره شما شنيده باشد احتمالا مي خواهد اين سوال را از خودتان هم بپرسد كه آيا واقعيت دارد شما از 30-40 سال پيش تا كنون هيچ زباله اي از منزل بيرون نگذاشته ايد؟
پنجاه سال است. تنها چيزي كه از منزل بيرون مي گذاريم كاغذ و روزنامه است.
- پس زباله ها را چكار مي كنيد؟
ما از سالهاي دور ساكن شميران بوده ايم و اطرافمان باغهاي بزرگي بود كه همسايه هايمان در آن حيواناتي همچون بز نگهداري مي كردند.آن زمان مانده ميوه جات و غذاها را به همسايه ها مي داديم تا به بزهايشان دهند. با روزنامه ها هم پاكت درست مي كرديم و مي داديم به بقالي سر كوچه. برخي ديگر از زباله ها را هم در چاله اي كه در باغ درست كرده بوديم مي ريختيم تا تبديل به كود شود.
- خوب آن زمان شرايط خيلي متفاوت بوده. الان چطور اين كار را انجام مي دهيد؟شرايط تغيير كرده و بيشتر اجناس موجود در بازار خود به خود زباله توليد مي كنند مثل ظروف آب معدني،دستمال كاغذي و بسياري از اجناس كه در بسته بندي نايلوني قرار دارند و مايحتاج روزانه هم هستند.
متاسفانه الان فاجعه شده و ما هم از هر فرصتي استفاده مي كنيم براي مبارزه با همين مسئله. از همين فرصت هم مي خواهم استفاده كنم و از خوانندگان اين نشريه خواهش كنم در سال جديد نگاهشان را عوض كنند و اجناسي كه ظروف و بسته بندي اشان به نحوي است كه قابل بازگشت به طبيعت نيست را نخرند.
- به نظر شما، در جامعه امروز اين پيشنهاد عملي است؟
حتما هست. ببينيد من سال 56 روي موضوع محيط زيست مطالعه مي كردم و از تمام سفارتخانه ها خواسته بودم كه اطلاعاتي راجع به محيط زيست كشورشان ارائه دهند. سوئد ،آلمان، سوئيس و كشورهاي مختلفي پاسخ اين درخواست را دادند. اطلاعاتي كه از سوئد به دستم رسيد حاكي از آن بود كه اين كشور بسيار آلوده است ولي در سال 73 يكي از استادان ايراني كه از آنجا برگشته بود مي گفت سوئد كشوري بسيار پاك است.من تعجب كردم و نتيجه بررسي هاي گذشته ام را با او در ميان گذاشتم . او نتيجه تحقيقات مرا تاييد كرد اما گفت كه وقتي شرايط آنجا نامساعد شده بود مردم خودشان را كشاندند به زندگي به شيوه گذشته. مثلا ديگر اجناسي كه بسته بندي نايلوني داشت را نخريدند و توليدكنندگان هم مجبور شدند نوع ظروف را تغيير دهند. از دور ريز بلال،كيسه هايي درست كردند كه به راحتي و پس از چند روز جذب طبيعت مي شد.
يكي ديگر از دانشجوياني كه از سوئد برگشته بود، مي گفت كه آنجا بشقاب هاي يك بار مصرفي از سيب زميني درست كرده اند كه حتي پس از استفاده قابل خوردن است. پس مي بينيم كه اين امكان وجود دارد. در صورتيكه مردم و مديران واقعا به اهميت موضوع پي ببرند.
- شما خودتان چطور اين كار را انجام مي دهيد؟
من و همسرم به جاي آب معدني از آب جوشيده و سرد شده سماور استفاده مي كنيم تا يك بطري پلاستيكي كمتري به طبيعت وارد شود و به جاي دستمال كاغذي هم از دستمال پارچه اي. موادي كه در بسته بندي نايلوني است نمي خريم. براي خريد هم معمولا از كيسه پارچه اي كه تهيه كرده ايم استفده مي كنيم و اگر شرايطي پيش آيد كه كيسه پارچه اي همراه نداشته باشيم،از فروشنده مي خواهيم كه چند قلم جنس را در يك كيسه بريزد بعدهم كيسه را به او برمي گردانيم.زائداتي همچون تفاله چاي و پوست ميوه و امثال آن را هم در گودالي كه درحياط منزل درست كرده ايم مي ريزيم تا كود شود و آن را يا پاي درختان مي ريزيم يا به ديگران مي دهيم.
الان اغلب زندگي ها آپارتماني شده و حياط خلوت و باغي هم وجود ندارد براي كمپوست كردن زباله ها. اين دسته افراد چكار بايد بكنند؟
باز هم اين كار شدني است. من دوستاني دارم كه درآپارتمان زندگي مي كنند اما ياد گرفته اند در بالكن منزلشان كمپوست درست كنند. سطل خاكروبه يا بشكه هاي بزرگ تهيه و زير آن را سوراخ كرده اند . زباله هايي همچون چاي خشك و پوست ميوه را داخل آن مي ريزند. طوري كه شيرابه از زير آن خارج و وارد ظرف ديگري مي شود. زباله هم كود مي شود و آن را به كساني كه نياز دارند مي دهند. به همين راحتي. مهم اين است كه بخواهيم.
- انجام اين كار در بالكن ،بوي تعفن ايجاد نمي كند؟
خير اما اگر كمي هم بو بگيرد ريختن كمي خاك اره روي آن بو را از بين مي برد.
- خانم دكتر ، الان با اين همه تبليغاتي كه براي حفظ محيط زيست مي شود ، باز هم بسياري از مردم به آن بي توجهند. پس چطور شما به موضوع محيط زيست اينقدر علاقه مند شديد؟ آن هم در زماني كه به شكل امروزي بحث حفاظت از محيط زيست مطرح نبود.
من رييس كتابخانه موسسه تحقيقات روان شناسي دانشگاه تهران بودم. كتاب هاي اين كتابخانه هميشه بايد از خارج كشور تهيه مي شد.براي اينكه كتاب هايي با موضوع جديد براي دانشكده تهيه كنم كاتالوگ هاي انتشاراتي هاي كشورهاي ديگر را بررسي كردم و از آن طريق 2 كتاب خريدم كه موضوعش جديد و اينقدر برايم جذاب بود كه وقتي به دستم رسيد تمام وقت نشستم آن را مطالعه كردم. دريكي از آنها خطرات آلودگي محيط زيست و اقداماتي كه انسان عليه خود انجام مي دهد به خوبي تشريح شده بود. مطالعه اين كتاب شكي به من وارد كرد و از آن پس به اين فكر افتادم كه براي حفظ محيط زيست تلاش كنم و مردم را هم با خطرات آلودگي هاي زيست محيطي آشنا كنم. اين كار را هم از خودم و خانواده ام شروع كردم.بعد هم جمعيت زنان مبارز با آلودگي محيط زيست را تشكيل دادم.
- احتمالا اين همه حساسيت شما در مورد حفظ محيط زيست برايتان مشكلاتي هم داشته. خانواده با شما هم فكر بودند؟ از سوي مردم و مسوولان با مشكلي روبرو نشديد؟
متاسفانه مشكل كه زياد بوده و هست. هنوز هم مديران ما به مسئله محيط زيست به شكل يك موضوع فانتزي نگاه مي كنند و در صحبت هايي كه با برخي از مسوولان كشور داشتم متوجه شده ام كه هنوز نمي دانند چه فاجعه اي در حال رخ دادن است و فقط شعار مي دهند. در چنين جامعه اي شما حساب كنيد كه ما چقدر براي انجام كارهاي زيست محيطي با مشكل مواجهيم. اما از مردم هم بگويم .اوائل انقلاب يادم است كه جوي خيابان وليعصر غرق زباله بود.يك روز رفتم با شن كش جوي را پاك كنم كه يك ماشين آخرين مدل آمد و راننده زباله اش را از داخل ماشين پرت كرد داخل جوي و فرياد زد كه خانم سوپور اينم بردار. با اين رفتارها زياد روبرو شديم .من حتي با برخي از دوستان تحصيلكرده و خانواده ام هم تا مدتها اين مشكل را داشتم.وقتي كنار رودخانه اي براي تفريح مي رفتيم كيسه زباله را داخل آب مي انداختند تا با من شوخي كنند. من هم مي دويدم آن را از آب مي گرفتم.يا از اتومبيل زباله پرت مي كردند به خيابان و من با اصرار مي خواستم كه توقف كنند بعد پياده مي شدم و زباله ها را جمع مي كردم. اين مشكلات هنوز هم تاحدي در جامعه هست.
- چند وقت طول كشيد تا خانواده هم با شما همراه شدند؟
حدود 10 سال.
- چند فرزند داريد؟
4 تا
- آنها هم عضو انجمن شما هستند؟
عضو نيستند اما خودشان در حفظ محيط زيست بسيار دقت دارند.
- كجا متولد شديد؟
(مي خندد)در جنگل هاي حوالي شاهرود.
- بله؟! در جنگل؟
مادر مرحومم در سال 1296 مسافر بودند كه در حوالي شاهرود از درد به خودشان مي پيچند و از آنجا كه دسترسي به دكتر و محلي مناسب نبود در همان جا مرا به دنيا آوردند.
- پس شما اصلا محيط زيستي متولد شده ايد.
(مي خندد) از اين موضوع بگذريم.
- خانم دكتر، شب عيد مردم در تب و تاب خريد نوروزي بودند شما هم از اين خريدهاي شب عيد داشتيد؟مي خواهم بدانم خريد مادر محيط زيست چه تفاوت هايي با ديگران داشته.
زياد درگير خريد نيستم. فقط شيريني و ميوه خريدم. آن هم به حد كافي. البته نظافت منزل را هم دارم. خانه من هميشه تميز است و كساني كه به منزلم ميايند هم به حساسيت من واقفند. مثلا كسي اجازه ندارد در منزل من با كفش وارد شود.
اما درباره خريد پوشاك بايد بگويم ، اين رسم كه چون عيد نوروز است،بايد لباس نو خريد اصلا رسم خوبي نيست.چه لزومي دارد كه من لباس بخرم در حاليكه لباس مناسب دارم.من چنين عقيده اي ندارم. حتي مادرم هم وقتي مرحوم شدند فقط 2 پيراهن داشتند. چون هر وقت لباسي برايشان تهيه مي كرديم، لباس ديگر را مي بخشيدند به ديگران.
- خدا رحمتشان كند. گفتيد بخشش. در جامعه اي زندگي مي كنيم كه خيلي ها از هم رنجش دارند اما در عيد نوروز همديگر را مي بخشند البته گاهي اين بخشش ها زياد هم دوام پيدا نمي كنند. كمي در اين باره بگوييد.
اين يكي از رسم هاي خوب ايرانيان است،اما چرا فقط شب عيد؟ ما از هر فرصتي مي توانيم استفاده كنيم براي بخشش،دگرگوني و تحول.
- پيام سال 88مادر محيط زيست ايران، خانم دكتر ملاح براي مردم چيست؟
هميشه در عيد نوروز قران مي خوانيم پس من فقط تقاضا دارم كه يادشان باشد كه خداوند در قران بر حفظ محيط زيست بسيار سفارش كرده . يكي از قواعد مسلماني و ايمان، نظافت است. يك كم به اين مسئله فكر و آنرا درك كنيم. و توجه داشته باشيد كه خداوند فرموده "اگر شهري نظيف بود در آن نبات مي رويد".در همين آغاز سال تصميم جدي بگيريم
1298 ساكن تهران شد. وي مدرك ليسانس ادبيات،فوق ليسانس كتابداري و فوق ليسانس جامعه شناسي را از دانشگاه تهران اخذ كرد و دكتراي جامعه شناسي را از فرانسه. اما جالب توجه اين است كه وي بيش از هرچيز به موضوعي علاقمند شد كه درباره آن هيچ تحصيلات آكادميكي نداشت.يعني موضوع محيط زيست. علاقه وي به اين مقوله و اقدامات چشمگير و قابل توجه او در كشور سبب شد تا مردم به او لقب مادر محيط زيست دهند.
ما به منزل مادر 91 ساله محيط زيست ايران، در منطقه يك رفتيم تا از نحوه زندگي و عقايدش بيشتر بدانيم. او صميمانه پذيرايمان شد و با حوصله و اينچنين سوالاتمان را پاسخ داد.
- خانم دكتر،هر كسي كه درباره شما شنيده باشد احتمالا مي خواهد اين سوال را از خودتان هم بپرسد كه آيا واقعيت دارد شما از 30-40 سال پيش تا كنون هيچ زباله اي از منزل بيرون نگذاشته ايد؟
پنجاه سال است. تنها چيزي كه از منزل بيرون مي گذاريم كاغذ و روزنامه است.
- پس زباله ها را چكار مي كنيد؟
ما از سالهاي دور ساكن شميران بوده ايم و اطرافمان باغهاي بزرگي بود كه همسايه هايمان در آن حيواناتي همچون بز نگهداري مي كردند.آن زمان مانده ميوه جات و غذاها را به همسايه ها مي داديم تا به بزهايشان دهند. با روزنامه ها هم پاكت درست مي كرديم و مي داديم به بقالي سر كوچه. برخي ديگر از زباله ها را هم در چاله اي كه در باغ درست كرده بوديم مي ريختيم تا تبديل به كود شود.
- خوب آن زمان شرايط خيلي متفاوت بوده. الان چطور اين كار را انجام مي دهيد؟شرايط تغيير كرده و بيشتر اجناس موجود در بازار خود به خود زباله توليد مي كنند مثل ظروف آب معدني،دستمال كاغذي و بسياري از اجناس كه در بسته بندي نايلوني قرار دارند و مايحتاج روزانه هم هستند.
متاسفانه الان فاجعه شده و ما هم از هر فرصتي استفاده مي كنيم براي مبارزه با همين مسئله. از همين فرصت هم مي خواهم استفاده كنم و از خوانندگان اين نشريه خواهش كنم در سال جديد نگاهشان را عوض كنند و اجناسي كه ظروف و بسته بندي اشان به نحوي است كه قابل بازگشت به طبيعت نيست را نخرند.
- به نظر شما، در جامعه امروز اين پيشنهاد عملي است؟
حتما هست. ببينيد من سال 56 روي موضوع محيط زيست مطالعه مي كردم و از تمام سفارتخانه ها خواسته بودم كه اطلاعاتي راجع به محيط زيست كشورشان ارائه دهند. سوئد ،آلمان، سوئيس و كشورهاي مختلفي پاسخ اين درخواست را دادند. اطلاعاتي كه از سوئد به دستم رسيد حاكي از آن بود كه اين كشور بسيار آلوده است ولي در سال 73 يكي از استادان ايراني كه از آنجا برگشته بود مي گفت سوئد كشوري بسيار پاك است.من تعجب كردم و نتيجه بررسي هاي گذشته ام را با او در ميان گذاشتم . او نتيجه تحقيقات مرا تاييد كرد اما گفت كه وقتي شرايط آنجا نامساعد شده بود مردم خودشان را كشاندند به زندگي به شيوه گذشته. مثلا ديگر اجناسي كه بسته بندي نايلوني داشت را نخريدند و توليدكنندگان هم مجبور شدند نوع ظروف را تغيير دهند. از دور ريز بلال،كيسه هايي درست كردند كه به راحتي و پس از چند روز جذب طبيعت مي شد.
يكي ديگر از دانشجوياني كه از سوئد برگشته بود، مي گفت كه آنجا بشقاب هاي يك بار مصرفي از سيب زميني درست كرده اند كه حتي پس از استفاده قابل خوردن است. پس مي بينيم كه اين امكان وجود دارد. در صورتيكه مردم و مديران واقعا به اهميت موضوع پي ببرند.
- شما خودتان چطور اين كار را انجام مي دهيد؟
من و همسرم به جاي آب معدني از آب جوشيده و سرد شده سماور استفاده مي كنيم تا يك بطري پلاستيكي كمتري به طبيعت وارد شود و به جاي دستمال كاغذي هم از دستمال پارچه اي. موادي كه در بسته بندي نايلوني است نمي خريم. براي خريد هم معمولا از كيسه پارچه اي كه تهيه كرده ايم استفده مي كنيم و اگر شرايطي پيش آيد كه كيسه پارچه اي همراه نداشته باشيم،از فروشنده مي خواهيم كه چند قلم جنس را در يك كيسه بريزد بعدهم كيسه را به او برمي گردانيم.زائداتي همچون تفاله چاي و پوست ميوه و امثال آن را هم در گودالي كه درحياط منزل درست كرده ايم مي ريزيم تا كود شود و آن را يا پاي درختان مي ريزيم يا به ديگران مي دهيم.
الان اغلب زندگي ها آپارتماني شده و حياط خلوت و باغي هم وجود ندارد براي كمپوست كردن زباله ها. اين دسته افراد چكار بايد بكنند؟
باز هم اين كار شدني است. من دوستاني دارم كه درآپارتمان زندگي مي كنند اما ياد گرفته اند در بالكن منزلشان كمپوست درست كنند. سطل خاكروبه يا بشكه هاي بزرگ تهيه و زير آن را سوراخ كرده اند . زباله هايي همچون چاي خشك و پوست ميوه را داخل آن مي ريزند. طوري كه شيرابه از زير آن خارج و وارد ظرف ديگري مي شود. زباله هم كود مي شود و آن را به كساني كه نياز دارند مي دهند. به همين راحتي. مهم اين است كه بخواهيم.
- انجام اين كار در بالكن ،بوي تعفن ايجاد نمي كند؟
خير اما اگر كمي هم بو بگيرد ريختن كمي خاك اره روي آن بو را از بين مي برد.
- خانم دكتر ، الان با اين همه تبليغاتي كه براي حفظ محيط زيست مي شود ، باز هم بسياري از مردم به آن بي توجهند. پس چطور شما به موضوع محيط زيست اينقدر علاقه مند شديد؟ آن هم در زماني كه به شكل امروزي بحث حفاظت از محيط زيست مطرح نبود.
من رييس كتابخانه موسسه تحقيقات روان شناسي دانشگاه تهران بودم. كتاب هاي اين كتابخانه هميشه بايد از خارج كشور تهيه مي شد.براي اينكه كتاب هايي با موضوع جديد براي دانشكده تهيه كنم كاتالوگ هاي انتشاراتي هاي كشورهاي ديگر را بررسي كردم و از آن طريق 2 كتاب خريدم كه موضوعش جديد و اينقدر برايم جذاب بود كه وقتي به دستم رسيد تمام وقت نشستم آن را مطالعه كردم. دريكي از آنها خطرات آلودگي محيط زيست و اقداماتي كه انسان عليه خود انجام مي دهد به خوبي تشريح شده بود. مطالعه اين كتاب شكي به من وارد كرد و از آن پس به اين فكر افتادم كه براي حفظ محيط زيست تلاش كنم و مردم را هم با خطرات آلودگي هاي زيست محيطي آشنا كنم. اين كار را هم از خودم و خانواده ام شروع كردم.بعد هم جمعيت زنان مبارز با آلودگي محيط زيست را تشكيل دادم.
- احتمالا اين همه حساسيت شما در مورد حفظ محيط زيست برايتان مشكلاتي هم داشته. خانواده با شما هم فكر بودند؟ از سوي مردم و مسوولان با مشكلي روبرو نشديد؟
متاسفانه مشكل كه زياد بوده و هست. هنوز هم مديران ما به مسئله محيط زيست به شكل يك موضوع فانتزي نگاه مي كنند و در صحبت هايي كه با برخي از مسوولان كشور داشتم متوجه شده ام كه هنوز نمي دانند چه فاجعه اي در حال رخ دادن است و فقط شعار مي دهند. در چنين جامعه اي شما حساب كنيد كه ما چقدر براي انجام كارهاي زيست محيطي با مشكل مواجهيم. اما از مردم هم بگويم .اوائل انقلاب يادم است كه جوي خيابان وليعصر غرق زباله بود.يك روز رفتم با شن كش جوي را پاك كنم كه يك ماشين آخرين مدل آمد و راننده زباله اش را از داخل ماشين پرت كرد داخل جوي و فرياد زد كه خانم سوپور اينم بردار. با اين رفتارها زياد روبرو شديم .من حتي با برخي از دوستان تحصيلكرده و خانواده ام هم تا مدتها اين مشكل را داشتم.وقتي كنار رودخانه اي براي تفريح مي رفتيم كيسه زباله را داخل آب مي انداختند تا با من شوخي كنند. من هم مي دويدم آن را از آب مي گرفتم.يا از اتومبيل زباله پرت مي كردند به خيابان و من با اصرار مي خواستم كه توقف كنند بعد پياده مي شدم و زباله ها را جمع مي كردم. اين مشكلات هنوز هم تاحدي در جامعه هست.
- چند وقت طول كشيد تا خانواده هم با شما همراه شدند؟
حدود 10 سال.
- چند فرزند داريد؟
4 تا
- آنها هم عضو انجمن شما هستند؟
عضو نيستند اما خودشان در حفظ محيط زيست بسيار دقت دارند.
- كجا متولد شديد؟
(مي خندد)در جنگل هاي حوالي شاهرود.
- بله؟! در جنگل؟
مادر مرحومم در سال 1296 مسافر بودند كه در حوالي شاهرود از درد به خودشان مي پيچند و از آنجا كه دسترسي به دكتر و محلي مناسب نبود در همان جا مرا به دنيا آوردند.
- پس شما اصلا محيط زيستي متولد شده ايد.
(مي خندد) از اين موضوع بگذريم.
- خانم دكتر، شب عيد مردم در تب و تاب خريد نوروزي بودند شما هم از اين خريدهاي شب عيد داشتيد؟مي خواهم بدانم خريد مادر محيط زيست چه تفاوت هايي با ديگران داشته.
زياد درگير خريد نيستم. فقط شيريني و ميوه خريدم. آن هم به حد كافي. البته نظافت منزل را هم دارم. خانه من هميشه تميز است و كساني كه به منزلم ميايند هم به حساسيت من واقفند. مثلا كسي اجازه ندارد در منزل من با كفش وارد شود.
اما درباره خريد پوشاك بايد بگويم ، اين رسم كه چون عيد نوروز است،بايد لباس نو خريد اصلا رسم خوبي نيست.چه لزومي دارد كه من لباس بخرم در حاليكه لباس مناسب دارم.من چنين عقيده اي ندارم. حتي مادرم هم وقتي مرحوم شدند فقط 2 پيراهن داشتند. چون هر وقت لباسي برايشان تهيه مي كرديم، لباس ديگر را مي بخشيدند به ديگران.
- خدا رحمتشان كند. گفتيد بخشش. در جامعه اي زندگي مي كنيم كه خيلي ها از هم رنجش دارند اما در عيد نوروز همديگر را مي بخشند البته گاهي اين بخشش ها زياد هم دوام پيدا نمي كنند. كمي در اين باره بگوييد.
اين يكي از رسم هاي خوب ايرانيان است،اما چرا فقط شب عيد؟ ما از هر فرصتي مي توانيم استفاده كنيم براي بخشش،دگرگوني و تحول.
- پيام سال 88مادر محيط زيست ايران، خانم دكتر ملاح براي مردم چيست؟
هميشه در عيد نوروز قران مي خوانيم پس من فقط تقاضا دارم كه يادشان باشد كه خداوند در قران بر حفظ محيط زيست بسيار سفارش كرده . يكي از قواعد مسلماني و ايمان، نظافت است. يك كم به اين مسئله فكر و آنرا درك كنيم. و توجه داشته باشيد كه خداوند فرموده "اگر شهري نظيف بود در آن نبات مي رويد".در همين آغاز سال تصميم جدي بگيريم
http://alidadras.blogfa.com/post-32.aspxبراي حفظ محيط زيست. نگوييم كه تلاش يك نفر هيچ تاثيري ندارد. هريك از خودمان شروع كنيم و به حفظ محيط زيست توجه داشته باشيم.
__._,_.___
+ نوشته شده در ساعت توسط کیانوش فرهادی نژاد
|
دونا : زيرپل سيدخندان - نبش شقاقي - ساختمان 1000 - بلوك2 - واحد2